جای تأسف دارد که حاکمان بیکفایت و بیبصیرت ایران در طول بیش از چهل سال، مردم را از چاله درآورده و به چاهی عمیق انداختهاند. آنان در این مدت، امام مهدی را آوارهتر و غریبتر و اعتقاد و التزام مسلمانان به اسلام را سستتر و ضعیفتر از همیشه ساختهاند. چه بیشرمند سردمداران این حکومت که به جای دوستی با زمینهساز ظهور امام مهدی، حضرت منصور هاشمی خراسانی، در صدد دستگیری و قتل ایشان هستند و از هیچ تلاشی برای آزار و حبس حامیانشان فروگذار نمیکنند. هر چند وجدان همهی مردم در همهی سطوح، به ناکارآمدی این حکومت فاسد و ظالم گواهی میدهد، اما عدّهای بیوجدان هنوز سنگ آن را به سینه میزنند و برای حفظ سلطهی آن بر دین و جان و مال مردم، از هیچ تلاشی (شما بخوانید شرارتی) خودداری نمیکنند! بین خود برای جیب خالی مردم گرسنه و شکمهای سیرشان نقشههایی میکشند که شیطان دهانش باز میماند! هر روز پیش مردم مانند دلقکها نقش بازی میکنند و دروغهای بزرگ و سخنان خندهدار میگویند تا شاید مردم، زخمِ ظلمِ دیشب را فراموش کنند!
سخنم با شما حاکمان و سردمداران ایران است! از دشمنی با منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی و پیروانش که صادقانه و بیادّعا، در حال فراهم ساختن زمینهی ظهور امام مهدی هستند، دست بردارید و بیش از این خود را به آتشی که خداوند برای ظالمان افروخته است نزدیک نکنید؛ آتشی که از خشم خداوند افروخته شده و از همین حالا شعلههایش دامن مُلکتان را گرفته است! همان طور که جناب منصور با اشاره به «جبّاری خیرهسر که بر شما مسلّط است» هشدار داد و فرمود: «لا جرم نخوت او، آتشی خواهد شد و او و کسانی که از او پیروی کنند را خواهد سوخت»[۱] الله اکبر! گویا بعد از همین انذار عظیم بود که خداوند یک بار دیگر اراده فرمود تا صدق وعده و وعید این بندهی صدّیقش را برای موافقان و مخالفان او آشکار کند. این روزها از هر گوشهی ایران، خبر آتشسوزی میآید! ولی کیست که عبرت بگیرد و اهمّیّت دهد؟! دیگر هیچ روزی نیست که خبری از آتشسوزی در این کشور منتشر نشود! آتشسوزی در جنگل های زاگرس، پارک جنگلی چیتگر تهران، پالایشگاه تهران، بوستان ولایت تهران، پارک افرای تهران، بوستان جوانمردان تهران، مجتمع تجاری زیتون تهران، فضای سبز زندان اوین تهران، درختان روبروی دانشگاه آزاد پردیس تهران، درختان روبروی دانشگاه امام صادق تهران، واگنهای قطار مسافربری اسلامشهر، فضای سبز جامعة الزهرای قم، بزرگراه امام علی قم، نیروگاه حرارتی تبریز، محوطهی سایت تاریخی ربع رشیدی تبریز، کارخانهی کاغذ بینالود نیشابور، مجتمع پتروشیمی بندر امام، انبارهای شرکت فولاد خوزستان، پارک چوبی اهواز، جنگلهای حاشیهی سدّ کرخهی اندیمشک، جنگلهای سیاوانه (دالاهو) در سرپل ذهاب و ورودی سدّ تنگ آب گراش، تنها چند نمونه از آتشسوزیهای مکرّر و متعدّد ایران در همین روزهای اخیر بودند! با این وصف، لازم است که مجدّداً هشدارهای جناب منصور را در روزهای اوج شیوع کرونا تکرار کنیم و بپرسیم:
آیا وقت آن نرسیده است که باور کنید خداوند بر شما خشمگین است و شما را جزا میدهد؟ آیا وقت آن نرسیده است که دست از لجاجت بردارید و خود را اصلاح کنید؟ اینک جهان مانند دیگی بر آتش میجوشد و غلغل میکند، ولی به آن مینگرید و میگویید که عادی است! نه به خدا سوگند، عادی نیست، ولی شما سخت مغرور و گردنکشید و از این رو، اقرار نمیکنید! مانند جبّاری خیرهسر که بر شما مسلّط است، پس شما را وسوسه میکند و میگوید: «این بلای چندان بزرگی نیست و بزرگتر از آن هم بوده است و شاید دشمنانم آن را ساختهاند»؛ چراکه از خداوند نمیترسد و در برابر او سرکش است و میترسد که مقصّر دانسته شود. لا جرم نخوت او، آتشی خواهد شد و او و کسانی که از او پیروی کنند را خواهد سوخت؛ چراکه در برابر خداوند خاشع نشدند و تضرّع نکردند، هنگامی که خشمش را دیدند و عذابش را لمس کردند، بلکه بر تکبّر افزودند و به کسی که آنان را به حق میخواند گفتند: «آیا برای دشمنی با تو مجازات خواهیم شد؟! هرگز! تو کیستی و چه اهمّیّتی داری؟!» پس او را کوچک شمردند و خود را بزرگ پنداشتند، مانند کسانی که پیش از آنان بودند و فرستادگان خداوند را به سخره گرفتند و گفتند که دیوانهاند و مهمل میگویند و عذابی در کار نیست! اینان کیستند و چه اهمّیّتی دارند؟! اگر خداوند میخواست، فرشتگان را میفرستاد یا یکی از بزرگانمان را بر میانگیخت! پس آنان را کوچک شمردند و خود را بزرگ پنداشتند، تا اینکه عذاب خداوند فرود آمد و چیزی که ناممکن میانگاشتند، واقع شد![۲]
ای کسانی که در قسمتهای مختلف این حکومت مشغول فعالیتید و ظلم آن به مردم را میبینید! شایسته است که از خداوند بترسید و در هر قسمتی که مشغول فعالیتید، خدا را حاضر و ناظر بر خود بدانید و بدانید که بزرگان شما به نام اسلام و مهدی بر شما حکومت میکنند، اما با پرچمدار بازگشت به اسلام و زمینهسازی برای ظهور مهدی دشمنی میکنند و پیروان چنین مکتب مبارک و نهضت مقدسی را میگیرند و به زندان میاندازند. شما خوب میدانید که بزرگانتان ظالمند و هر صدایی برخاسته از عدالت و دادخواهی را به انگلیس و آمریکا و اسرائیل ربط میدهند و مخالفان خود را فریبکار، گمراه و خودفروخته معرفی میکنند. با این همه، آیا هنوز انتظار دارید که مهدی بیاید و این حکومت را که بزرگترین ظلمها را در پشت اخلاق و قرآن و شعارهای زیبا مخفی کرده است تأیید کند؟! در حالی که اگر این کار را نکند، او را جاسوس بیگانگان لقب میدهند و نعوذ بالله گمراهی میخوانند که میخواهد اذهان عمومی را تشویش کند!
ما میدانیم که در بین حکومتیها، هستند کسانی که گوشی برای شنیدن دارند، اما به خاطر امرار معاش در دام این حکومت گرفتار شدهاند. در حالی که دنیا چند روزی بیش نیست و ارزش آن را ندارد. بنابراین، توصیهی من به آنان این است: حق و باطل بودن این نهضت را خودتان بررسی کنید و نگذارید که حاکمانتان آنچه سراسر کذب و فریب است را به شما دیکته کنند و از احساسات مذهبی و ملی شما سوء استفاده کنند. پس اگر به حقانیت آن پی بردید، از دستورات باطل آنان اطاعت نکنید، بلکه به آنان هشدار دهید که با چنین نهضت مبارک و مقدسی دشمنی نکنند و حامیان مؤمن و مظلومش را اذیت و آزار نرسانند. اگر کمکشان نمیکنند، دست کم به حال خودشان بگذارند و اگر دستشان را نمیگیرند، دست کم پایشان را هم نگیرند! از مسؤولان خود بخواهید که دلیل عقلی یا شرعیشان را برای دشمنی با نهضت بازگشت به اسلام و زمینهسازی برای ظهور امام مهدی اظهار کنند و توضیح دهند. به این اکتفا نکنید که به شما بگویند: «این نهضت، غیر قانونی است»؛ چراکه قانون آنان وحی منزل نیست و برای حفظ منافع آنان نوشته شده است. انقلاب خودشان هم در زمان حکومت قبلی، غیر قانونی بود! از آنان بخواهید که این مزخرفات را تحویل شما ندهند و برایتان از عقل و شرع دلیل بیاورند. آن گاه خواهید دید که هیچ دلیلی برای دشمنی با این نهضت ندارند و هر چه هست، تنها مشتی اظهارات عوامفریبانه و ادّعاهای واهی و بیاساس علیه منصور هاشمی خراسانی است؛ تبلیغاتی که به واسطهی بایکوت خبری حامیان و تهدید و دستگیری ایشان از یک طرف و لجنپراکنی مزدوران حکومت از طرف دیگر، اذهان شما را جهت داده و نسبت به این عالم بزرگ و مظلوم بدبین کرده است. سپس به آنها بگویید: شما که چهل سال با حمایت علما و مراجع و به پشتوانهی رسانههای وابسته و بودجهی فراوان نتوانستید مردم را به اسلام نزدیک کنید، حداقل بگذارید که منصور هاشمی خراسانی با کتابها، نامهها و گفتارهای زیبا و درستی که در سایتش قرار گرفته است، این مردم بزرگشده و پرورشیافته در حکومت شما را به اسلام نزدیک کند. آیا خودتان نکردید و نمیگذارید که او هم بکند؟! این که نهایت رذالت و شرارت است!
آیا خداوند را عاجز میپندارید از اینکه حق را به وسیلهی فردی که شما نمیشناسید و ضعیف میشمارید، به مردم برساند؟!
آیا خداوند از هدایت مردم عاجز است و حوزههای علمیهی شما توانا هستند؟! شاید به همین سبب است که مدرک حوزههای علمیه را ملاک اعلم بودن میشمارید!
آیا ممکن نیست که خداوند مرجع تقلیدی را گمراه و ذلیل کند و در آخرت به قعر جهنم بیندازد؟!
آیا خداوند قادر نیست بندهای ناشناس را هدایت و عزیز کند و در آخرت به بهشت درآورد؟!
آیا ارتشها و سلاحهای خود را در برابر ارتشها و سلاحهای خداوند که زمین و آسمان را پر کرده ناچیز نمیبینید؟!
واقعاً به چه علّت حامیان علامه را زندانی و حبس میکنید؟! مگر آنها چه جرمی مرتکب شدهاند که مستحقّ مجازات باشند؟! آیا گمان میکنید که آنها قصد گمراه کردن مردم را دارند؟! در حالی که جز به سوی قرآن و سنّت و عقل دعوت نمیکنند و جز از امام مهدی علیه السلام سخن نمیگویند!
آیا اسلام به شما گفته که ارتش و سلاحتان، شما را از عذاب خداوند در امان نگاه خواهد داشت؟!
آیا اسلام به شما یاد داده که وقتی عذاب خداوند را مشاهده کردید، با بیشرمی تمام آن را نادیده بگیرید و کار دشمن بنامید؟!
آیا اسلام به شما اجازه داده که کاری که در توانتان نیست را به دوش بکشید؟!
آیا اسلام به شما یاد داده به میلیونها نفر وعدهی آب و برق مجانی بدهید و سپس خلف وعده کنید؟!
آیا اسلام به شما اجازه داده که دربارهی کسی که بدون هیچ ادعا و چشمداشتی، شما را به سوی اسلام دعوت میکند، دروغ بگویید و تهمت بزنید؟!
آیا اسلام به شما امر کرده که وقتی پرچمهای سیاه از سمت خراسان بزرگ ظاهر شد و به سمت مهدی دعوت کرد، با آن مقابله کنید؟!
آخر مگر شما مسلمان نیستید؟! اگر نیستید، چرا ادّعا میکنید که هستید و اگر هستید، چرا مانند کسانی عمل میکنید که از اسلام بیزارند؟!
وای بر شما از روزی سخت در این دنیا و عذابی هولناک در آخرت.
منتظر باشید که ما هم منتظرانیم.